جدول جو
جدول جو

معنی هامون بر - جستجوی لغت در جدول جو

هامون بر
(رَ/ رُو غَ فُ)
گذاره کننده هامون. هامون برنده. هامون سپر. دشت و بیابان پیما. هامون گذار:
نیزه ای اندر بنان اخترکن و جیحون مضا
باره ای در زیر ران هامون بر و گردون سپر.
سنائی
لغت نامه دهخدا
هامون بر
عبورکننده ازهامون هامون گذار: (نیزه ای اندر بنان اخترکن و جیحون مضا باره ای درزیرران هامون بروگردون سپر) (قابوسنامه)
تصویری از هامون بر
تصویر هامون بر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ / رُو غَ)
دشت پیما. هامون بر. دشت و هامون گذار. بادیه پیما:
یکی پیل چون کوه هامون سپر
خمش کرد خرطوم گرد کمر.
اسدی (گرشاسب نامه ص 189)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
یکی از قلاع اسماعیلیان بود که خورشاه به امر هولاکو خراب کرد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
آهون بر. نقب زننده و چاه جوی را گویند و بعربی نقاب خوانند و بضم بای ابجد هم آمده است. (برهان) (آنندراج). نقاب و معدنچی و چاهخوی. (ناظم الاطباء). رجوع به آهون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هامون سپر
تصویر هامون سپر
هامون بر: (یکی پیل چون کوه هامون سپر خمش کرد خرطوم گردکمر) (گرشا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
از ارتفاعات بخش هزارجریب بهشهر، مرز میان دو زمین
فرهنگ گویش مازندرانی